به گزارش سینماپرس، رسانه رکن چهارم دموکراسی است و نمایندگان رسانهها یعنی خبرنگاران و عکاسان در جوامع پیشرفته تقریبا به هر جایی راه دارند. خبرنگاران و عکاسانِ خبری میتوانند در رویدادهای جاری در سطح جامعه حضور داشته باشند و چشم و گوشِ میلیونها مخاطب باشند. جای خالیِ این نمایندگانِ مردم در رویدادهای مختلف، فضا را برای فساد و زدوبند آماده میکند.
وقتی خبرنگار میخواهد برای تهیه گزارش در کنسرت سیامک عباسی حضور داشته باشد و همچنین هماهنگیهای لازم برای حضور عکاس رسانهاش را انجام دهد؛ با تلفن همراهِ سیامک عباسی تماس میگیرد. این خواننده هیچ نمایندهی رسانهای ندارد و خودش تمامِ کارهایش را انجام میدهد.
میانِ خبرنگار و سیامک عباسی مکالمهای ردوبدل میشود که خبرنگار را انگشت به دهان میکند. آقای خواننده دربارهی حضور نمایندگان رسانههای رسمی در کنسرتش سخن میگوید.
گروکشیهای آشکارِ آقای خواننده
آقای خواننده در نخستین گام میخواهد از رسانه گروکشی کند. شرط آقای عباسی برای حضور عکاسِ رسانه در کنسرتش این است که تمام عکسهای تهیه شده از کنسرتش را بدون لوگو و با حجم بالا داشته باشد. هدفِ سیامک عباسی از این کار داشتنِ عکسهای عکاسان حرفهای است تا در آینده بتواند برای تهیه پوسترهایش و دیگر موارد از آنها استفاده کند. سیامک عباسی از رفتن به آتلیه و هزینههایش گلایهمند است. پس راه چاره را در این دیده که با گروکشی، عکاسانِ حاضر در کنسرتش را مجبور کند که عکسهایشان را به صورت رایگان در اختیار او قرار دهند.
رویهی حرفهای در رسانههای تمام جهان به این شکل است که عکاسان رسانههای رسمی در رویدادهای مختلف حاضر میشوند و عکسهایشان را برای انتشار در رسانههایشان تهیه میکنند. اگر کسی بعدها بخواهد از آن عکسهای منتشر شده استفاده کند، یا باید نامِ رسانهی صاحبِ عکس را ذکر کند یا اینکه فایل اصلیِ آن عکس را با هماهنگیِ رسانه از عکاس بگیرد.
او حتی بر سرِ رسانه این منت را هم میگذارد که ما شما را به کنسرتمان راه میدهیم، پس شما هم در عوض باید عکسهایتان را به ما بدهید.
شبکههای ماهوارهای اولویت اصلی سیامک عباسی است / بیاهمیتیِ رسانههای داخلی
نکتهی دیگری که سیامک عباسی به آن اشاره میکند، فاجعهای است که نیاز به بررسی بسیار دارد.
عباسی میگوید: «راستش را بخواهید بازتاب خبری من در خبرگزاریها برایم کاملا بیاهمیت است، گزارشی که شما در رسانهتان منتشر میکنید تاثیری در کار ما ندارد، مخاطب من فعالیتم را از تلویزیونها و ماهوارهها و سایتها پیگیری میکند. پس من باید حواسم به آنها باشد و خبرگزاریها برایم خیلی مهم نیستند. ما محددیت داریم در تعداد عکاسان و هر سانس میتوانیم پنج عکاس در سالن داشته باشیم. من عکاسان حرفهای را دعوت کردهام و عکاسان خبرگزاریها را دعوت نکردهام؛ دلیلش هم این است که خودِ خبرگزاریها برایم اصلا مهم نیستند و در عین حال من عکسهای این عکاسان را میخواهم برای خودم داشته باشم. »
وقتی تمامِ فرهنگِ ما با شبکههای ماهوارهای تحتالشعاع قرار گرفته و روز به روز هدف تهاجمی جدید قرار میگیریم، اندیشهی خوانندگان رسمی کشور پرداختنِ بیشتر به شبکههای ماهوارهای است!؟
رسانههای رسمیِ داخلی هیچ اهمیتی برای این خوانندهی محترم ندارد. او ترجیحش کار کردن با شبکههای ماهوارهای است. شبکههایی که هدف اصلیشان نابود کردن بنیان خانوادهها و ترویجِ فحشا در جامعه است. خوانندهی رسمی کشور هم این شبکهها را خیلی شیک حمایت میکند.
شاید زمان آن فرارسیده که ارگانهای فرهنگی به خصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری وزارت ارشاد و البته دفتر موسیقی با چنین رویکردهایی مقابله کنند. آنها تولید محتوایشان را پیش از هر چیز در اختیار ماهوارهها قرار میدهند، چون هیچ اعتقادی به رسانههای داخلی ندارند.
ترسِ سیامک عباسی از چیست / آیا او هم پلی بک میکند
البته ترس سیامک عباسی و برخی دیگر از خوانندگان موسیقی پاپ، برای حضور رسانههای رسمی در کنسرتشان چندان هم بیعلت نیست. شایعه است که بیشتر اجراهای این خوانندگان به صورت پلیبک انجام میشود و ضعفهای بسیاری در کنسرتهایشان وجود دارد. به همین علت آنها در پیِ حذف رسانهها هستند تا ضعفهایشان آشکار نشود.
متاسفانه برخی از خوانندگان و تهیه کنندگان حوزه موسیقی پاپ این اجازه را به خود میدهند که رسانههای رسمی و حرفهای را از حضور در کنسرتهایشان منع کنند. آنها به راحتی قلمِ حذف بر روی رسانههایی میکشند که باب میل آنها مطلب نمینویسند. این به معنای انحصار است. آنها به دنبال حضور رسانههایی هستند که تنها به تعریف و تمجید از اجراهایشان بپردازند.
در ایران اینگونه است که وقتی خبرنگار یا عکاس خبری به عنوان نمایندگان رسانههای رسمی بخواهند در رویدادی هنری مانند کنسرت حضور داشته باشند، باید با تهیه کنندگان آن برنامه هماهنگی لازم را انجام دهند. این مسئله در بسیاری از موارد باعث ایجاد زدوبند و یا اختلاف میان اهالی رسانه و تهیه کنندگان میشود. برخی از رسانهها خیلی زود با تهیه کنندگان زدوبند میکنند تا در کنسرتها حضور داشته باشند و قبول میکنند که خروجیِ مطالب و تصاویرشان از فیلترِ تهیه کننده عبور کند. در عین حال برخی از خبرنگاران هم براساس رسالت حرفهایشان زیر بارِ هیچ فشاری از طرف تهیه کننده نمیروند. در نهایت هم تهیه کننده به علت داشتنِ قدرت رسانههای مستقل و حرفهای را از ماجرا حذف میکنند.
البته باید تاکید کرد که برخی خوانندگان و تهیه کنندگانی که همواره برای تمام اجراهایشان رسانههای رسمی، مستقل و حرفهای را دعوت میکنند؛ اما این مسئله تنها مختص به چند تهیه کننده و چند خواننده و آن هم براساس دیدگاه حرفهای آنهاست و چنین رویکردی هرگز به صورت قانون و روال وجود ندارد.
در بین تمام سالنهای ایران، شاید تنها سالنی که جایگاه ویژهی خبرنگاران دارد تالار وحدت است. این تالار در بالکن اولش جایگاه ویژه را به خبرنگاران اختصاص داده است تا نمایندگان رسانهها بدون هیچ دغدغهای امکان دیدن تمام اجراهای این سالن را داشته باشند. اما سالنهای دیگر یا جایگاهی برای خبرنگاران ندارند یا اگر هم جایگاهی برای خبرنگاران داشته باشند، صندلیهایش به فامیلها و آشنایانِ مسئولان سالن اختصاص داده میشود.
شاید زمان آن فرا رسیده که دفتر موسیقی تمهیدی برای این امر بیاندیشد. میتوان در هر سالن ردیف یا جایگاهی را به خبرنگاران اختصاص داد؛ به گونهای که تهیه کنندگان دیگر دسترسی به فروش این صندلیها را نداشته باشند و بلیتهایش با سازوکاری مشخص در اختیار رسانهها قرار گیرد.
*تسنیم
ارسال نظر